وقتي روح، تيره و گِل‌آلود مي‌شود، چه بايد كرد؟

۱۲۴ بازديد

 وقتي احساس مي‌كني بركه‌ي روحت تيره و خاك‌آلود شده ، بايد «حضورِ قلب»‌ را تمرين كني. بركه‌ي گل‌آلود تنها با «حضورِ قلب» خوب مي‌شود. حضورِ قلب  تنها مختصِ نماز نيست. سراسرِ زندگي ما گفتگويي با خداست و هر گفت‌وگوي اصيلي توأم با حضور قلب است. 
وقتي مي‌بيني در اثر خطاكاري يا هر چيز ديگري، تيره و تار شده روحت، اول قدم اين است كه دست از جدال و كشمكش برداري. با حضورِ قلب بنشيني و تماشا كني خودت را. همان تيرگي‌ها را هم تماشا كني بدون آنكه با آن درگير شوي. درگير شدن، گِل‌آلودتر مي‌كند. 
بعد كه حضور قلب پيدا كردي، بايد سعي كني مجاري و منافذي پيدا كني تا آب‌هاي پاك به بركه‌ي روح، راه پيدا كنند.
اينجاست كه قرآن مي‌گويد: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ»(هود/۱۱۴)يعني بدي‌ها را با جاروي خوبي‌ها مي‌شود تاراند. شيشه‌ي كدر را با دستمالِ پاك مي‌شود پاك كرد. 
راه‌حل، درگير شدن با بدي و قهر كردن با خود نيست. بلكه حضور قلب است و بعد روانه‌كردنِ آب‌هاي پاك به بركه‌ي تاريكِ روح.
آب‌هاي پاك، هم لزوماً آب‌هاي چشمگير نيستند. هر كارِ خوبي كه با نيتي خوب انجام بگيرد، بزرگ است. عبدالله‌بن‌مبارك مي‌گفت: «رُبَّ عَمَلٍ صَغيرٍ تُعَظِّمُه النيةُ ورُبَّ عَمَلٍ كَبيرٍ تُصَغِّرُهُ النّيّةٌ» يعني چه بسيار كارهاي خُرد كه به سبب قصد و نيت ما بزرگ مي‌شوند و چه بسيار كارهاي بزرگ، كه قصد و نيت ما آن را كوچك مي‌كند.
دعاهاي خوب يكي از كارهاي بسيار خوب است كه سبب‌ تطهير روح مي‌شوند. دعاي خير كردن براي همه‌ي موجودات زمين. 
البته آب‌هاي پاك، فقط كارهاي خوب كردن نيست. تماشا كردن هم كار خوب است. شنيدن هم. تيرگي محصول ناهماهنگي و گسست ما از جهان است. با نگريستن و شنيدن زيبايي‌ها و هر آنچه در اطراف ما مي‌تپد، فاصله‌ي خود را با هستي كم مي‌كنيم و اين احساس يكپارچگي و نزديكي، به ما صفا مي‌بخشد. به نظر مي‌رسد كارهاي هنري و يا پيوند با طبيعت، مي‌تواند آب‌هاي پاكي باشد كه به بركه‌ي تاريكمان مي‌ريزيم.پس يك هنري را ياد بگير 
و يك چيز ديگر، پائولو كوئيلو مي‌گفت: «ما گناه مي‌كنيم تا خدا بخشنده بمونه». البته حافظ ما بهتر گفته است: «سهو و خطاي بنده گرش اعتبار نيست / معني عفو و رحمت آمرزگار چيست؟»خدا مي‌دانسته كه ما گناه مي‌كنيم و به همين خاطر به ما وجود بخشيده. كوششي كه ما براي گِل‌روبي از روح خودمان مي‌كنيم، كلّي بركات دارد كه اگر گناه نبود، آن كوشش‌ها هم نبود. 
يك چيز ديگر هم: اگر زياد به خودت سركوفت بزني، در چشمان خودت فرومايه و خوار و خفيف مي‌شوي. يعني عزت نفست را از دست مي‌دهي. آدمي كه عزت نفس ندارد نمي‌تواند خودش را مصفّا كند. با سركوفت زدن و سرزنشِِ مدام ديگران هم، عزت نفس آن‌ها را مي‌كُشيم و آدمي كه عزت نفس ندارد ديگر اميدي به خود ندارد. ميلي به خوب شدن ندارند. نيرويي براي بلند شدن ندارد. ما عمدتاً راه را اشتباه مي‌رويم. مي‌خواهيم چشمه را پاك كنيم، اما آلوده‌تر مي‌كنيم.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.